در اوایل بهار زمانی که کشاورزان خود را برای برپایی جشن و برداشت گندم آماده می کردند، و شادمان از برداشت محصول و رفع مشکلات، پرداخت وام و بدهی و .... سیل ویرانگر در یک شب سیاه تمام هستی شان را بر آب داد. کشاورز که از عبور وحشیانه سیلاب سینه اش شیار برداشته و ایستاده بر بلندی، حاصل عمرش را بر دوش آب نظاره می کرد، تهی از هر امیدی، به آتشی که بر زندگی و جانش افتاده، خیره مانده بود. کشاورز فقیری که تنها دارایی اش تکه زمینی بود که در آن به دنبال روزی برای یک سال فرزندش، کشت می کرد. بهت زده، خسته و درمانده به انتظار نشسته. تمام اراضی مناطق سیل زده نابود شده و دیگر قابل کشت نیست. امروز وقتی برای سومین بار راهی اهواز شدم با دلی پردرد و آرزوی برآوردن تمام نیازهای این عزیزان که یک رویای شیرین بود، رهسپار شدم. در این سفر آقای مسعود مرادی یاور موسسه در مناطق زلزله زده کرمانشاه، همراهم بودند. هدف موسسه کمک به چند روستای دور افتاده بود که کمتر کسی برای کمک به آنان می رفت. روستاهایی از قبیل: بام دژ، کوت سید صالح، سادات جلیزی، سبحانیه، روستاهای توابع سوسنگرد، توابع اندیمشک، عین 2، ابوالعرابید، مسیر خسرج. در گرمای 50 درجه هوا بسیار گرم بود و شرجی و خاک که نفس کشیدن را مشکل می کرد، راهی این مناطق شدیم. طی چهار روز اقامت در اهواز به لطف خداوند متعال و کمک دوستان موفق به توزیع اقلامی از قبیل 150 دستگاه پنکه، 200 عدد کلمن آب، 100 عدد پشه بند، 100کیسه آرد گندم، 2000 قرص نان، بسته های بهداشتی، 100 عدد گاز پیک نیک، 2 تن برنج، 500 کیلوگرم حبوبات و 500 عدد البسه خنک مردانه، 2 دستگاه ویلچر و یک تن میوه (طالبی) و ... شدیم. لازم به ذکر است خرید این اقلام مبلغی در حدود یک میلیارد و دویست هفتاد میلیون ریال هزینه در برداشته است.
امجدی 98/02/26 مناطق سیل زده اهواز